ژاندارک

ژاندارک

tragedy plus comedy equales time
ژاندارک

ژاندارک

tragedy plus comedy equales time

یه روز خیلی معمولی

جدیدا کلی حرف تو فکرم هست ولی تا میام تایپ کنم اینجا انگار کل افکارم مثل یه کلاف کاموا در هم تنیده شده و نمی دونم از کدوم قسمت شروع کنم و کجا تموم کنم و همین هم باعث شده کلا قید نوشتن اون داستان و بزنم که اصلا خوب نیست چون حس می کنم باید یه جایی ثبت بشه. درسته که الان خیلی وقت که بازدید وبلاگم اومده پایین و بیشتر افراد فکر می کنند دیگه اینجا چیزی نوشته نمیشه ولی خب واسه دل خودم هم که شده دوست دارم بنویسم. (جین آستین درونم فریاد می زنه )

حالا از این که بگذریم ، جدیدا نمی دونم چرا یه سری از دوستان دوباره براشون مجردی من شده معضل و خیلی دوست دارند من و از این وضع در بیارن . انگار که مجرد بودن به نظرشون جزو بیماری های خاص باشه. به خدا که من خودم خیلی هم با تنها بودن راحتم و هرچی به دور و بری هام بیشتر نگاه می کنم می بینم من آدم بودن تو یه رابطه نیستم چون اول از همه نمی تونم مثل اونها واسه دلخوشی یه نفر دیگه فیلم بازی کنم و وانمود کنم  یه شخصیت دیگه دارم ، یا اینکه فقط واسه خوش گذرونی و اینکه کسی برام پول خرج کنه باهاش برم و بیام. شاید این طرز فکر من اصلا درست نباشه ولی خب من اینم و تا این سن همین جوری زندگی کردم و بابتش هم خیلی خوشحالم. اتفاقا چند وقت پیش با یه دوست صمیمی در مورد همین موضوع داشتیم چت می کردیم و بحث رسید به اینکه مثلا اگه با یکی بری بیرون اون باید پول غذا رو حساب کنه یا دنگی باید پرداخت کرد که خب همون جوری که حدس میزنید ترجیح من اینه که دنگی باشه ولی دوستم می گفت نه ، پسرها بهشون حس بدی میده اگه نخوان پول بدن و یه جورایی انگار داری کوچیکشون می کنی. گفتم خب من فکرم اینه، میگم میشه اولش تعارف کنی که پول و بده ولی بهتر اینه که هر کسی پول غذای خودش و بده یا حداقل یه بار دختر پسر و مهمون کنه و دفعه بعد پسر حساب کنه که اینجوری به غرورش هم بر نخوره. از نظر دوستم این جور فکرا خیلی خارجی هستن و تو جامعه ما جایگاهی ندارن و با این وضع و از اونجایی که من سر چیزهای پایه مثل این مرغم یه پا داره قطعا تا آخر عمرم مجرد می مونم( بگو ماشالا ). جالب تر از اون اینکه چند وقت پیش یکی از اینفلوئنسرهای اینستاگرامی که حالا اشاره نمی کنم کی بود هم این بحث و مطرح کرده بود و خیلی ها مخالف پرداخت پول غذا توسط دختر بودن به دلایل مختلف ، غیر از تعداد معدودی از دخترها که حالا یا خارج نشین بودن یا همین جا مستقل زندگی می کردند و دستشون توی جیب خودشون بود . در کل برام جالبه نظر شمایی که اینجا رو می خونی رو بدونم ببینم بقیه در این مورد چی میگن؟ به هر حال شنیدن نظرات بقیه تو زندگی چیزی که از آدم کم نمی کنه  

بی خوابی

مدت هاست که شب ها نمی تونم بخوابم و تا نزدیک صبح بیدارم ، راهکاری پیشنهاد می کنید؟

اینجا تبلیغ ، اونجا تبلیغ، همه جا تبلیغ

می گم واقعا من هنوز در عجب بعضی از ورودی های گوگل به وبلاگم موندم، حالا خوبه من اینجا رو دیر به دیر آپدیت می کنم ولی دمش گرم هیچوقت من و ناامید نمی کنه حتما گیج شدید که ماجرا از چه قرار ، خب الان می گم ، ۱. ۲. ۳. آزمایش میشه ، بله میکروفون سالم خب پس میرم رو منبر : والا الان داشتم سایت هایی که از طریقش کاربران به وبلاگم هدایت شدند و نگاه می کردم که یهو چشمم خورد به یه سایت فروش ساپلیمنت یا همون قرص های مکمل بیماری آسم؟! بله درست شنیدید ، آسم. اونم نه از این سایت های ایرونی که دم به دقیقه از شبکه های تلویزیونی پخش میشن و یه برنامه پزشکی مثل دکتر آز رو روش ادیت کردن، نخیر ، یه شرکت درست و حسابی. خلاصه خواستم بهتون بگم اینجا انقدر خفن ، نبینید دیر به دیر میام ، ولی بیام دست پر میام

پ.ن : به نظرم بهترین سازندگان تبلیغات در دنیا ایتالیایی ها هستند، واقعا تبلیغاتشون همیشه یه ایده بکر و یه داستان جدید و فیلم برداری حرفه ای داره. هر زمان که از دست تبلیغات تکراری شبکه های مختلف فارسی زبان ماهواره یا تبلیغات کپی دست چندم برندهای معروف در شبکه های داخلی خسته شدید ، یه نگاه به شبکه های ایتالیایی بندازید. قطعا پشیمون نمیشید.

هر دم از این باغ بری می رسد

یعنی مثل کوزه گر از کوزه شکسته آب می خوره مصداق بارز زندگی منه. همیشه هر مشکلی واسه دوستام پیش میاد به آسونی حل می کنم ولی خودم همش لنگ مشکلاتم ، یه نمونش این که لپ تاپم تو این سال ها ۲ بار باتری سوزونده ، ۴ یا ۵ بار هم شارژرش عوض شده اونم در حالی که من یک بار هم  بدون محافظ به برق وصلش نکردم در عوض دوستام به راحتی تو دانشکده لپتاپشون رو شارژ می کردند و مثل ساعت هم کارمی کرد(چشمم شور نیست خیالتون راحت نمی سوزه لپ تاپشون) ، آره چی می گفتم این ماجرا سر دراز داره ، من یه جوری حکم تعمیرکار  لپ تاپ و موبایلم  واسه دوستان و من و به این چشم می  بینند. حتی اگه چیزی و ندونم از کسایی که کار بلد هستن می پرسم یا اینکه تو اینترنت جواب مشکلشون و پیدا می کنم  تند ، زود ، سری ؛ و در هر صورت مشکلشون رفع میشه. اونوقت تصور کنید من مثلا به قول خودم این کاره ، امروز دیدم موبایلم کثیف شده رفتم شستمش از بی حواسی قبلش سیمکارت و کارت حافظه رو در نیاوردم از داخلش ..... سیمکارت شانس آوردم نسوخت ولی تمام اطلاعاتم از رو مموری پاک شد.فک کنید نزدیک ۸۷۰ تا ترک موسیقی که داشتم گوش می کردم روزانه و بیشترشون و به دوستام معرفی نکرده بودم هنوز و حدودا ۲۰۰ تا کلیپ از برنامه های خارجی که گذاشته بودم این هفته ببینم. حالا باز خوبه من همه آهنگامو رو لپتاپ میریزم به محض دانلود  و عکس های خونوادگی و هم زود منتقل می کنم رو هارد اکسترنال و لپتاپ ( این  یه عادت قدیمی و پیش گیرانه است اصلا تعجب نکنید) وگرنه که الان باید زار زار گریه می کردم‌ همین جا و همین ساعت . ولی دروغ چرا ، واسه پاک شدن آهنگا ناراحتم چون باید وسط حجم عظیمی از آهنگام بشینم دوباره انتخاب کنم و یه سری آهنگ بریزم رو موبایل چون می دونید که من یه روز هم نمی تونم بدون گوش دادن به موسیقی دووم بیارم ، از طرفی اون همه کلیپ ندیده که یادم نیست تک تک چی بودند که دوباره دانلود کنم ..... کلیپ ها رو معمولا بعد از دیدن میریختم رو لپتاپ وای که این بی حواسی  کار دستم داد. بازم برم ببینم کجا به کی خوبی کردم که موبایل کلا نسوخت وگرنه تو اوضاع اقتصادی الان و قیمت موبایل دیگه توان خریدن گوشی نو فعلا ندارم. 

پ.ن : یک مثلا طرفدار تکنولوژی آفت زده هستم در خدمتتون 


گردش دوران

اینکه می بینم دوستام انقدر تغییر کردند هم خوشحال کننده هست هم در عین حال نگران کننده. خوشحال کننده از اون نظر که می بینم تو کارشون موفق هستند یا وارد یه رابطه جدی شدن ، نگران کننده از اون جهت که فکر می کنند رفتار و عقیده خودشون درست هست و بقیه اشتباه می کنند. بد نیست یاد بگیریم الان تو همه جای دنیا همه هر جور که خودشون فکر می کنند درست هست زندگی می کنند و ما نباید انتظار داشته باشیم همه به روش ما زندگی کنند ، به آهنگی که ما گوش می دیم گوش بدن ، فیلمی که ما نگاه می کنیم و نگاه کنند ، لباسی که ما می پوشیم و بپوشند ، حرفی که ما می زنیم و بزنند، اعتقادی که ما داریم و داشته باشند و از همه اینا مهم تر فکرشون با ما یکی باشه. 

نمی دونم برای شما هم پیش اومده تو یه جمعی باشید و حس کنید متعلق به اون فضا و آدم ها نیستید، من تجربه کردم‌ . حسی داشت برابر با ایستادن در خلا. حس پوچی ... نمی دونم می تونم باز تکرارش کنم یا نه... انگار دیگه اون آدم قدرتمند سابق نیستم و مشکلات باعث شدن کم بیارم و نتونم اونجوری که باید رفتار کنم...نمی دونم. این ندونستن خیلی بده ، اینکه فکر کنی راه حلی برای درمانش نیست‌ و فقط داری تلاش بیهوده می کنی.

همین.

Unperfect

   I'm not a perfect girl .
My hair doesn't always stay in place & i spill things a lot. I'm pretty clumsy & sometimes i have a broken heart.
My friends & i sometimes fight & maybe some days nothing goes right , but when i think about it & take a step back i remember how amazing life truly is & that maybe , Just maybe . I like being Unperfect.

اوضاع اقتصادی

شما رو نمی دونم ولی این روزها شرایط اقتصادی و بالا رفتن قیمت ها خیلی داره بهم فشار میاره. گاهی وقت ها که به صفحه اینستاگرام دوستام نگاه می کنم می گم واقعا مگه میشه ما تو یه شرایط مساوی باشیم؟ یه جوری که انگار کوچکترین تغییری در سبک زندگیشون ایجاد نشده. اونهایی که شاغل هستند و یا خانواده پولداری دارند رو نمی گم، منظورم اونهایی که در شرایط مساوی با من و یا حتی پایین تر هستند. پریروز راجب همین موضوع داشتم با یکی از همکلاسی های قدیمی دانشکده حرف میزدم. نظر اون هم همین بود که این همه بریز و به پاش عادی نیست اونم وقتی که ما تو انجام کارهای معمولی موندیم. مثلا امروز خود من رفتم دندون پزشکی برای ویزیت ، هزینه عصب کشی نسبت به پارسال دقیقا دو برابر شده تازه اون هم در حالی که مطبی که من میرم گرونترین مطب شهر نیست  و قیمت معقولی به نسبت بقیه جاها داره. نمی دونم شاید هم سطح دغدغه ما متفاوته ، مثلا من الان روزی نیست که تو آگهی های کار دنبال کار نباشم و کلا فکر بیکاری داره اذیتم می کنه ولی خیلی از همسن و سالهام انگار با این شرایط کنار اومدن و براشون پول گرفتن از این و اون خیلی راحته و راحت با این موضوع بیکاری کنار اومدن . نمی دونم ، شاید من زیادی فکر می کنم به این چیزا ، ولی همین الانش آرزو می کنم هرچه زودتر یه کار مناسب با حقوق ثابت هم اگه شده پیدا کنم تا زودتر از این فکر و خیال ها راحت شم.

پ.ن : خیلی از افراد فکر می کنند افرادی که مثل من همیشه آنلاین هستند لابد خیلی بیکار هستند و هیچ دغدغه ای تو زندگی ندارند ، غافل از اینکه من و امثال من انقدر فکر می کنیم که شب تا صبح بیداریم.

لیست گم شده ؟!

مدت ها بود که اسم تعدادی از فیلم های سینمایی که نگاه می کردم و تو قسمت یادداشت های موبایلم می نوشتم که بعدا سر فرصت بیام و اینجا معرفی کنم . تقریبا می تونم بگم حدود ۶۰_۷۰ تا اسم فیلم می شد ولی متاسفانه ۲ هفته پیش موبایلم دچار مشکل شد و به ناچار مجبور شدم ریست فکتوری کنم و همونجوری که احتما می دونید بعد از این کار داده های روی گوشی موبایل پاک میشه و تنها داده های روی کارت حافظه باقی می مونند و از اونجایی که قسمت یادداشت زیرگروه داده های روی گوشی هست این اسامی پاک شد. البته این اشتباه از طرف من بود که اطلاعاتی که می دونستم لازم دارم و جایی یادداشت نکردم و به نوشتن تو موبایل بسنده کردم. این و اینجا به یادگار می نویسم که بعدا دوباره این کار و تکرار نکنم که بعد پشیمونیش برام بمونه .

و باز هم تلگرام

تلگرام دوباره آزاد شد دوستان. لطفا به گیرنده های خودتون دست نزنید. گویا مشکل از یکی از  سرورهای خارج از کشور بود ، یکی از سرورهای هلند داغ شده بود. خب حقم داره صبح تا غروب نشستید وسط تلگرام  و دارید استیکر واسه این و اون می فرستید و محتوای فرهنگی دانلود می کنید .(نه اینکه من ننشستم:دی)

پ.ن : در صورت فیل.ت.ر. شدنش نگران نباشید ما ایرانی ها نشون دادیم که کلا مردم مهاجر خیزی هستیم و قطعا یه اپلیکیشن جدید پیدا می کنیم و همه کوچ می کنیم میریم اونجا

چهارشنبه سوری

دیشب باید با کپسول آتشنشانی و لباس مقاوم  وارد استوری ها و صفحات دوستان در اینستاگرام میشدیم. میگم یه وقت من عکس از چهارشنبه سوری و فشفشه و رقص و پایکوبی نذاشتم بد نباشه؟ 

پ.ن : گذشته از شوخی امیدوارم چهارشنبه سوری خوبی و گذرونده باشید