ژاندارک

ژاندارک

tragedy plus comedy equales time
ژاندارک

ژاندارک

tragedy plus comedy equales time

طلوع

من خودم از اون دسته آدم هایی هستم که همیشه از طرف خیلی ها چه دوست چه آشنا چه غریبه نقد شدم البته نقد که چه عرض کنم شاید واژه بهتر قلدری باشه ، نمی گم همیشه از حرفشون ناراحت شدم ولی خیلی اوقات بعد از شنیدن حرفشون که اکثرا هم بدون دونستن تمام زوایای اون موضوع بوده دلم شکسته و عملا انرژی اون روزم هدر رفته . شاید بگید باید آدم قوی تری می بودم ولی خب جامعه و فرهنگمون به ما یاد نداد که اعتماد به نفس داشته باشیم ، منظورم از این اعتماد به نفس های الکی که تو شبکه های اجتماعی می بینید نیست منظورم اعتماد به نفس واقعی هست یه جور باور داشتن به قدرت های فردی خودمون یا اگه بخوام ساده تر بگم اینکه وقتی تو کاری واقعا خوب هستی الکی تواضع نشون نده و نگو نه من حالا یه چیزی بلدم و واقعا بهشون نشون بده که چقدر تو اون زمینه حرفه ای هستی حالا هر رشته ای که میخواد باشه. 

نمی دونم اصلا کسی دیگه اینجا رو می خونه یا نه ولی اگه رهگذری هستی که هنوز به اینجا نیم نگاهی میندازی و خصوصا تو دهه ۲۰ زندگیت هستی میخواستم بهت بگم تو قدرتمند تر از اونی هستی که اطرافیانت می بینند ، درسته روزگار باهات ناسازگاری داشته و خیلی جاها به حقت نرسیدی ولی این و بدون تو از خیلی آدم های اطرافت قوی تر هستی و تو شرایط سخت برعکس اون ها تو کسی هستی که برنده بازی زندگی هستی چون کم نمیاری. شاید تو زندگیت خیلی اوقات شکست خوردی ولی همه اونها کمک کرده که تو برعکس ظاهر شکننده و احساسی که داری یه آدم قوی باشی. اگه هیچ کسی تو این دنیا بهت باور نداشت باز هم به خودت باور داشته باش و بدون تو توی خیلی چیزها خوب هستی منتهی هنوز وقتش نشده که بقیه ببینن اون ستاره ی تو آسمون تویی. 

شاید یه روزی یه جایی به اون چیزی که لیاقتش و داری برسی اون هم درست وقتی که اصلا انتظارش و نداری.

نظرات 10 + ارسال نظر
زریر یکشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1402 ساعت 11:55 ب.ظ http://1zarir.ir

به نظرم تعریف خوشبختی میشه ثابت قدم بودن در مسیر خودباوری و آرامش. ماها تایید طلب بار اومدیم و این اصلا خوب نیست. چرا همیشه همه باید از ما راضی باشند. واقع بینی و پذیرش همیشه باعث رشد میشه.

من هم گفتم که مشکل از فرهنگ ماست که از کودکی به ما گفتن اولویتمون باید رضایت بقیه باشه نه چیزی که خودمون بهش باور داریم همین هم باعث اعتماد به نفس پایین بچه های نسل ما شده برعکس نسل جدید

علیرضا سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1402 ساعت 11:29 ق.ظ http://www.streetboy.blogsky.com

سلام مطالبت رو خوندم به دل میشینه. امیدوارم که همیشه بنویسی و بخونیم

سلام. ممنونم که وقت گذاشتید و وبلاگ من و خوندید

reader دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1402 ساعت 11:17 ق.ظ

باعث افتخاره پست های جدید شما رو بخونم.

سارینا شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1402 ساعت 02:58 ب.ظ http://depayser.blogfa.com/?

چه تضمینی هست که حتما به خواسته هامون میرسیم حتی با وجود تلاش ؟

قطعا تضمینی وجود نداره اون هم تو کشوری مثل ایران ولی این دلیل نمیشه تلاش نکنیم. حداقل کاری که از دستمون برمیاد تلاش کردن برای رسیدن به خواسته هامون هست ، هیچ کسی با بار اول انجام دادن هر کاری به خواستش نمیرسه مهم این که خودت و نبازی و بدونی داری راه درست و میری. اصلا شاید اون خواسته ای که داشتی به یه شکل دیگه ای به دستش آوردی

reader چهارشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1402 ساعت 04:11 ب.ظ

امیدوارم ادامش همه شادی باشه

مرسی

reader دوشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1402 ساعت 11:58 ب.ظ

من کی باشم که بخوام در مورد شما و زندگی شما نظری بدم، اگه حرفی هم زدم صرفا خواستم بگم به خودت سخت نگیری و اصلا چیزی رو جدی نگیری، چیزی جز این نبوده بانوی عزیز

خیالتون راحت ، خدا رو شکر سختی های زندگی بهم یاد داده که چی و جدی بگیرم و از چی به راحتی بگذرم.

reader دوشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1402 ساعت 03:24 ب.ظ

چند بار کامنتمو خوندم، هیچ موضوعی در مورد نصیحت پیدا نکردم، ادم باید خوش اول شکر نخوره و بعد بیاد و بگه شکر نخور، ولی من همیشه شکر خوردم و هیچ وقت هم نصیحت به شکر نخوردن نمیکنم. اگر کسی کاملا استقلال داشته باشه در همه ابعاد و لنگ فرد دیگری نباشه تو زندگیش، اطمینان داشته باشید در هیچ سطحی نیاز به تایید نداره چه ١٠٠ و چه کمتر. اگر نیازی به تایید میبینیم بخاطر عدم استقلاله.

خیلی جالبه که تنها با خوندن یه پست تمام ابعاد زندگی من و نقد کردید و می تونید انقدر راحت در مورد من نطر بدید ، واقعا جالبه.
وبلاگ واسه آدم هایی مثل من حکم یه دفتر خاطرات یا شاید روزانه نویسی و داره ، اجازه بدید که تو این فضا حداقل بتونم حرف خودم و بزنم و مثل شبکه های اجتماعی سعی نکنید روند نوشتاری من و زیر سوال ببرید ، این حداقل کاری هست که به نظرم میشه به عنوان یه خواننده انجام داد. شما می تونید با نوشته من موافق نباشید ولی این نظر شما هست، ما به اندازه کافی تو این جامعه دیکتاتورهای ریز و درشت داریم پس حداقل در حد همین جا بذارید آزادنه نظرمون و بیان کنیم

reader جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1402 ساعت 03:14 ب.ظ

چه اهمیتی داره کسی که تفکرش اشتباه هست در مورد ما چه فکری میکنه، چه اهمیتی داره وقتی داریم میوفتیم داخل چاه، همه ما رو تایید و تحسین کنند و وقتی کاری درست انجام میدیم ما رو نقد کنند، دلیل اصلی اینکه عرض کردم حرف دیگران برام مهم نیست همینه
کمی تمرین میخواد ولی کم کم به یه مهارت تبدیل میشه
٣٥ سالمه و male

فکر کنم شما درست متوجه منظور من نشدید وگرنه با یه نگاه کلی به وبلاگ من خیلی راحت می فهمیدین که من از اون دست آدم هایی نیستم که دنبال تایید ۱۰۰ درصدی آدم های اطرافم باشم وگرنه این مدلی زندگی نمی کردم ، در ادامه نمی دونم چرا و به چه دلیل به این نتیجه رسیدین که باید من و نصیحت کنید. با توجه به سنتون این رفتار و ناپختگی عجیب هست اگرچه دیدم مردهای همسن نه تنها خودم بلکه حتی بزرگتر هم در درک یه سری چیزها مشکل دارند . البته این تقصیر شما نیست کلا ما زن ها وقتی حرف می زنیم شاید به هزاران ابعاد اون حرف فکر می کنیم ولی اصولا مردها تک بعدی عمل می کنند و یه دلیل اینکه متوجه یه سری از حرف های ما نمیشن همین هست که خب از لحاظ علمی هم ثابت شده.
در هر حال امیدوارم با نگاهی دوباره به این پست و مکالمه ای که داشتیم معنای واقعی حرف من و درک کنید.

حبیب سه‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1402 ساعت 10:08 ب.ظ http://doors.blogsky.com

ما 30 ساله ها دل نداریم؟ شوخی می کنم. جملات خوبی بود و گرچه من با جملات انگیزشی هیچوقت ارتباط نمی گیرم، بازم پسندیدم.

چرا دل نداریم، خودم ۳۰ و چند هستم دیگه
درسته منم خودم زیاد اهل جملات انگیزشی نیستم ولی حس میکنم یه سری حرف ها رو تو دوره ۲۰ سالگی و تو دوره دانشگاه آدم اگه بشنوه یه کم به آدم حس بهتری میده و انقدر حس کمبود نداره

reader جمعه 8 دی‌ماه سال 1402 ساعت 12:21 ب.ظ

اصلا لازم نیست ادم بخواد خودشو به اطرافیانش ثابت کنه، همین که از پس شرایط خودش بربیاد کافیه، حتی اصلا لازم نیست اونا بدونن که از پس مشکلات بر اومده. در این شرایط هم یکی از مهارت ها انعطاف پذیری و سکون نداشتن هست.
اندرزها و نصیحت های شما هم هرچند خوبه ولی فکر کنم برای من خیلی وقته گذشته

بگذارید با قسمت اول کامنتتون موافق نباشم چون ما خواه ناخواه داریم تو این جامعه و فرهنگ زندگی می کنیم و نمی تونیم خودمون و ایزوله کنیم و با کسی در ارتباط نباشیم خصوصا در محیط بیرون از خونه . درسته آدم ها نیاز نیست در مورد مشکلات زندگی ما چیزی بدونند ولی اگه زمانی بیخود و بی جهت دست به قضاوت و نظر دادن در مورد زندگی ما بزنند دیگه آدم از یک جایی به بعد دست از سکوت کردن برمیداره . آستانه تحمل آدم ها با هم متفاوت هست ، یکی ممکن بدترین الفاظ در موردش استفاده بشه و اصلا براش اهمیت نداشته باشه ولی خیلی از آدم ها نیاز به شنیدن حرف مثبت دارند و این قاعده طبیعت هست اصلا.
نمیدونم شما دختر هستید یا پسر و چند سالتون هست ولی با چیزی که نوشتید حداقل برداشت من این که این پست و یا خوب متوجه نشدید یا انقدر زندگی نرمالی دارید که این چیزها رو تجربه نکردید. در هر حال امیدوارم موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد