ژاندارک

tragedy plus comedy equales time

ژاندارک

tragedy plus comedy equales time

عنوان ندارد

فقط باید جای من باشید تا حسی که الان دارم و درک کنید

. گاهی با خودم فکر می کنم که حتما در زندگی قبلی یک دیکتاتور یا یک قاتل سریالی بودم که لایق همچین اتفاقاتی در زندگی هستم ، وگرنه این حجم از اتفاقات دردناک نباید در زندگی یک نفر رخ میداد. برای افرادی که من و می شناسند زندگی من مثل یک سریال درام ناراحت کننده و غیر قابل باور هست ولی باید روزی هزار بار خدا رو شاکر باشند که جای من نیستندو این اتفاقات شخصا تجربه نکرده اند و تنها شنونده هستند.

تقریبا از ۱۵ سال پیش تاکنون ماه رمضان برای من جزو بدترین ماه های زندگیم بوده و هست چرا که همیشه یک رخداد ناراحت کننده در اون اتفاق افتاده و هر سال این سیکل معیوب دوباره و دوباره تکرار میشه و من چه خوش باور بودم که انتظار داشتم امسال جور دیگه ای پیش بره.

پ.ن برای خودم : به اندازه تک تک سلول های بدنم از تو تنفر دارم و امیدوارم روزی تاوان تمام کارهایی که در مقابل ما انجام دادی و ببینی.

پ.ن برای شما : شاید با خودتون بگید متنفر بودن از کسی در وهله اول به خود آدم ضربه میزنه ولی لطفا تا وقتی کفش های یک نفر و نپوشیدید و به جای اون راه نرفتید در مورد زندگی اون نظر ندید.

دختری به نام الف شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1401 ساعت 04:45 ب.ظ

نظرات 1 + ارسال نظر

سوسن

پنج‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1401 ساعت 01:11 ق.ظ

من با تمام ذرات وجود از یک نفر متنفرم و همین تنفر باعث می شه چشم هام را باز نگه دارم. چون اونقدر قوی و بی رحمه که لحظه ای غفلت باعث می سه دوباره بیاد و خنجرش را تا دسته توی کمرم فرو کنه.
ازش متنفرم و هر وقت که فرصت کنم تمام نفرین هایی که بلدم را نثارش می کنم. امیدوارم خدا درک کنه که این دردی که می کشم به خاطر استخونیه که لای زخم مونده.
خدایا به سزای اعمالش برسونش تا قلب درد دیده من آروم بگیره.
(این فقط یه درد و دل بود. می دونم که برات مهم نیست. پس بخونش و ازش بگذر)

متاسفم که همچین تجربه ای داشتی ولی این و بدون تنها نیستی. رنج و غمت و درک می کنم و برام مهم هست چون به عنوان یه انسان دوست ندارم ناراحتی و غم کسی و ببینم‌. گاهی با خودم فکر می کنم که کاش توانایی این و داشتم که تمام مشکلات مردم و حل کنم ولی حیف که این در حد یه آرزوی نشدنیه