ژاندارک

ژاندارک

tragedy plus comedy equales time
ژاندارک

ژاندارک

tragedy plus comedy equales time

عکس های بی نظیر از ساخت شهر ونیز با اسباب بازی ( LEGO )

سلام 

این عکس ها به نظر من خیلی جالب هستن حتما ببینینشون. 

دلیل انتخاب این عکس ها این بوده که من خیلی از ونیز خوشم میاد.... این عکس ها رو یکی از دوستانم از سایت وطن دانلود واسم ایمیل کرده بود

ادامه مطلب ...

سینما

تسویه حساب پرفروشترین فیلم نوروزی شد  

 

 

فیلم تسویه حساب ساخته تهمینه میلانی با 24 سینما در تهران به فروش 270 میلیونی تومانی رسید.پوپک و مش ماشاء الله هم با اینکه تنها سه روز از اکران آن می‌گذرد به فروش 85 میلیونی تومانی دست یافت.

نوروز 89 طبق روال همیشه با اکران عمومی پنج فیلم در سینماهای تهران آغاز شد که البته فیلم های «عیار 14» پرویز شهبازی و به رنگ ارغوان «ابراهیم حاتمی‌کیا» از پیش از نوروز و بعد از جشنواره فیلم فجر روانه اکران شده بودند.

نوروز  89 با فیلم های «تسویه حساب» تهمینه میلانی ، «هیچ» عبدالرضا کاهانی ، «تهران - طهران» داریوش مهرجویی و مهدی کرم پور و «سلام برعشق» اصغر نعیمی آغاز شد که  متاسفانه فروش فوق‌العاده‌ای نداشتند.

تسویه حساب که پرفروش ترین فیلم اکران نوروزی است با بازی مهناز افشار ، لادن مستوفی، السا فیروز آذر، احمد مهران فر، بهاره افشاری، اکبر عبدی و... توانسته به فروشی نزدیک به 300 میلیون دست یابد. البته در کنار حضور بازیگران چهره حاشیه هایی چون توقیف دو ساله این فیلم و علاقمندان به سینمای این کارگردان زن سینما قطعا دراین میزان فروش تاثیر داشته است.

«سلام بر عشق» دومین فیلم اصغر نعیمی است که توسط پویا فیلم تهیه شده است. حضور بازیگران چهره و سوپر استاری مانند امین حیایی و نیکی کریمی یکی از عوامل فروش 173 میلیونی این فیلم است که البته با توجه به سابقه تولید فیلم های پویا فیلم بیشتر آثار تجاری هستند قابل پیش‌بینی بود.

«تهران - طهران» کاری از داریوش مهرجویی و مهدی کرم پور است که عنوان مهرجویی خود  می‌تواند دلیلی برای توجه علاقمندان به سینمای وی باشد. اپیزود مهدی کرم پور هم که فضایی جوان پسند دارد و حضور رضا یزدانی خواننده پرطرفدار هم دیگر  دلیلی است برای اینکه این فیلم نیز بتواند به فروش 112 میلیونی در تهران دست یابد و در رتبه سوم فروش قرار گیرد.

«هیچ» ساخته چهارم عبدالرضا کاهانی است که با 16 سینما در گروه سینمایی آزاد اکران شد این فیلم نیز با وجود بازیگران متعدد و موضوع و ساختار تازه ای که مطرح می کند قطعا با مخاطب خاص خود ارتباط برقرار می کند البته به دلیل حاشیه های نمایش ندادن آن در جشنواره فیلم فجر انتظار می رفت با فروش بالاتری روبرو شود اما این فیلم نیز با 17 روز اکران تنها  110 میلیون در تهران فروش داشته است.

«پوپک و مش ماشاء الله» اولین فیلم کمدی فرزاد موتمن است که امین حیایی ، مهناز افشار ، بهاره رهنما ، فرهاد آئیش در آن به ایفای نقش پرداخته اند و با اینکه تنها سه روز از اکران آن می‌گذرد به فروش 85 میلیونی در 23  سینمای تهرانی دست یافته است البته این فیلم جایگزین «عیار 14»در گروه سینمایی قدس شد.

فیلم «عیار 14» که بعد از جشنواره فیلم فجر هفت هفته اکران شد به فروش 150 میلیونی رسید و روز 10 فروردین ماه اکران ان به اتمام رسید. فروش «فیلم به رنگ ارغوان» ابراهیم حاتمی کیا نیز که بعد از جشنواره فیلم فجر اکران شد، به 530 میلیون رسیده است و همچنان اکران ان ادامه دارد. 

منبع:tehrankids.com

سال نو

گلها پاسخ سلام زمینند به آفتاب 

نه زمستانی باش که بلرزانی نه تابستانی باش که بسوزانی......... 

بهاری باش که برویانی 

شاید خیلی از شما دوستان بگین که عید تموم شده و این حرف ها رو باید گذاشت یه گوشه تا سال آینده....ولی به نظر من نه اینکار اصلا درست نیست البته درسته که عید تموم شده اما این که نشد دلیل.............اگه دلمون میخواد که پیشرفت کنیم و به آرزوهامون برسیم باید همه ی روزها رو بهاری بدونیم.اینجوری هم زندگیمون از یکنواختی در میاد و هم به اون هدف مهم........منظورم آرزوهامون میرسیم.پس واسه اینکه یه تنوعی به وبلاگ بدم یه چند تایی عکس واستون آپلود کردم که امیدوارم ازشون خوشتون بیاد. 

ادامه مطلب ...

داستان سیندرلا ایرانی (طنز)

یکی بود ، دو تا نبود ، زیر گنبد کبود که شایدم کبود نبود و آبی بود ، یه دختر خوشگل بی پدر مادر زندگی می کرد. اسم این دختر خوشگله سیندرلا بود که بلا نسبت دخترای امروزی، روم به دیوار روم به دیوار ، گلاب به روتون خیلی خوشگل بود

.سیندرلا با نامادریش که اسمش صغرا خانم بود و 2 تا خواهر ناتنیاش که اسمشون زری و پری بود زندگی می کرد . بیچاره سیندرلا از صبح که از خواب پا می شد باید کار می کرد تا آخر شب . آخه صغرا خانم خیلی ظالم بود . همش می گفت سیندرلا پارکت ها رو طی کشیدی؟ سیندرلا لوور دراپه ها رو گرد گیری کردی؟ سیندرلا میلک شیک توت فرنگیه منو آماده کردی ؟ سیندرلا هم تو دلش می گفت : ای بترکی ، ذلیل مرده ی گامبو ، کارد بخوره به اون شکمت که 2 متر تو آفسایده ، و بلند می گفت : بعله مامی صغی ( همون صغرا خانم خودمون ) . خلاصه الهی بمیرم برای این دختر خوشگله که بدبختیهاش یکی دو تا نبود . .... القصه ، یه روز پسر پادشاه که خاک بر سرش شده بود و خوشی زیر دلش زده بود ، خر شد و تصمیم گرفت که ازدواج کنه . رفت پیش مامانش و گفت مامان جونم ..... مامانش : بعله پسر دلبندم .... شاهزاده : من زن می خوام ..... مامانش : تو غلط می کنی پسره ی گوش دراز ، نونت کمه ، آبت کمه ؟ دیگه زن گرفتنت چیه؟......... شاهزاده : مامان تو رو خدا ، دارم پیر پسر می شم ، دارم مثل غنچه ی گل پرپر می شم .....مامانش در حالی که اشکش سرازیر شده بود گفت : باشه قند عسلم ، شیر و شکرم ، پسر گلم ، می خوای با کی مزدوج شی؟ ....... شاهزاده : هنوز نمی دونم ولی می دونم که از بی زنی دارم می میرم ...... مامانش : من از فردا سراغ می گیرم تا یه دختر نجیب و آفتاب مهتاب ندیده و خوشگل مثل خودم برات پیدا کنم . خلاصه شاهزاده دیگه خواب و خوراک نداشت . همش منتظر بود تا مامانش یه دختر با کمالات و تحصیل کرده و امروزی براش گیر بیاره. یه روز مامانش گفت : کوچولوی عزیز مامان ، من تمام دخترای شهر رو دعوت کردم خونمون، از هر کدوم که خوشت اومد بگو تا با پس گردنی برات بگیرمش ، شاهزاده گفت : چرا با پس گردنی؟ مامانش گفت : الاغ ، چرا نمی فهمی ، برای اینکه مهریه بهش ندی، پس آخه تو کی می خوای آدم بشی ؟ روز مهمونی فرا رسید ، سیندرلا و زری و پری هم دعوت شده بودند . زری و پری هزار ماشاالله ، هزار الله اکبر ، بزنم به تخته ، شده بودند مثل 2 تا بچه میمون ، اما سیندرلا ، وای چی بگم براتون شده بود یه تیکه ماه ، اصلا" ماه کیلویی چنده ، شده بود ونوس شایدم ...( مگه من فضولم ، اصلا" به ما چه شبیه چی شده بود ) . صغرا خانم حسود چشم در اومده سیندرلا رو با خودش نبرد ، سیندرلا کنار شومینه نشست و قهوه ی تلخ نوشید و آه کشید و اشک ریخت . یهو دید یه فرشته ی تپل مپل با 2 تا بال لنگه به لنگه ، با یه دماغ سلطنتی و چشمای لوچ جلوی روش ظاهر شد ....سیندرلا گفت : سلام....... فرشته : گیریم علیک . حالا آبغوره می گیری واسه من ؟ ...... سیندرلا : نه واسه خودم می گیرم .......فرشته : بیجا می کنی ، پاشو ببینم ، من اومدم که آرزوهات رو بر آورده کنم ، زود باش آرزو کن ...... سیندرلا : آرزو می کنم که به مهمونیه شاهزاده برم ...... فرشته : خوب برو ، به درک ، کی جلوی راهتو گرفته دختره ی پررو ؟ راه بازه جاده درازه........ سیندرلا : چشم میرم ، خداحافظ ...... فرشته : خداحافظ .... سیندرلا پا شد ، می خواست راه بیفته . زنگ زد به آژانس ، ولی آژانس ماشین نداشت . زنگ زد به تاکسی تلفنی ولی اونجا هم ماشین نبود . زنگ زد پیک موتوری گفت : آقا موتور دارید؟ یارو گفت : نه نداریم. سیندرلا نا امید گوشی رو گذاشت و به فرشته گفت ؟ هی میگی برو برو ، آخه من چه جوری برم؟ فرشته گفت : ای به خشکی شانس ، یه امشب می خواستم استراحت کنم که نشد ، پاشوبیا ببینم چه مرگته !!!! بلاخره یه خاکی تو سرمون می ریزیم . با هم رفتند تو انباری ، اونجا یدونه کدو حلوایی بود ، فرشته گفت بیا سوار این شو برو ، سیندرلا گفت : این بی کلاسه ، من آبروم می ره اگه سوار این بشم . فرشته گفت : خوب پس بیا سوار من شو !!! سیندرلا گفت : یه آناناس اونجاست فرشته جون ، به دردت می خوره؟ .... فرشته : بعله می خوره .....سیندرلا : پس مبارکه انشاالله . خلاصه فرشته چوب جادوگریش و رو هوا چرخوند و کوبید فرق سر آناناس و گفت : یالا یالا تبدیل شو به پرشیا. بیچاره آناناس که ضربه مغزی شده بود از ترسش تبدیل شد به یه پرشیای نقره ای. فرشته به سیندرلا گفت : رانندگی بلدی؟ گواهینامه داری؟....... سیندرلا : نه ندارم ........ فرشته : بمیری تو ، چرا نداری؟..... سیندرلا : شهرک آزمایش شلوغ بود نرفتم امتحان بدم...... فرشته : ای خاک بر اون سرت ، حالا مجبورم برات راننده استخدام کنم. فرشته با عصاش زد تو کله ی یه سوسک بدبخت که رو دیوار نشسته بودو داشت با افسوس به پرشیا نگاه می کرد . سوسکه تبدیل شد به یه پسر بدقیافه ، مثل پسرای امروزی . سیندرلا گفت : من با این ته دیگ سوخته جایی نمیرم.....فرشته : چرا نمیری؟........ سیندرلا : آبروم می ره....... فرشته : همینه که هست ، نمی تونم که رت باتلر رو برات بیارم ....... سیندرلا : پس حداقل به این گاگول بگو یه ژل به موهاش بزنه . خلاصه گاگول ژل زد به موهاش و با هر بدبختی بود حرکت کردند سمت خونه ی پادشاه. وقتی رسیدند اونجا دیدیند وای چه خبره !!!!! شکیرا اومده بود اونجا داشت آواز می خوند ، جنیفر لوپز داشت مخ پدر پادشاه رو تیلیت می کرد . زری و پری هم جوگیر شده بودند و داشتند تکنو می زدند . صغرا خانم هم داشت رو مخ اصغر آقا بقال راه می رفت (آخه بی چاره صغرا خانم از بی شوهری کپک زده بود ) خلاصه تو این هاگیر واگیر شاهزاده چشمش به سیندرلا افتاد و یه دل نه صد دل عاشقش شد . سیندرلا هم که دید تنور داغه چسبوند و با عشوه به شاهزاده نگاه کرد و با ناز و ادا اطوار گفت : شاهزاده ی ملوسم منو می گیری ؟....... شاهزاده : اول بگو شماره پات چنده ؟........ سیندرلا : 37 ....... شاهزاده در حالی که چشماش از خوشحالی برق می زد گفت : آره می گیرمت ، من همیشه آرزو داشتم شماره ی پای زنم 37 باشه. خلاصه عزیزان من شاهزاده سیندرلا رو در آغوش کشید و به مهمونا گفت : ای ملت همیشه آن لاین ، من و سیندرلا می خواهیم با هم ازدواج کنیم ، به هیچ خری هم ربط نداره . همه گفتند مبارکه و بعد هم یک صدا خوندند : گل به سر عروس یالا ... داماد و ببوس یالا ... سیندرلا هم در کمال وقاحت شاهزاده رو بوسید و قند تو دلش آب شد ( بعد هم مرض قند گرفت و سالها بعد سکته کرد و مرد) سپس با هم ازدواج کردند و سالهای سال به کوریه چشم زری و پری و صغرا خانم ، به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردند و شونصد تا بچه به دنیا آوردند.

www.dostan.net
منبع:سایت

عکس متفرقه

این چند تا عکس رو مخصوص شما عزیزان گذاشتم .ازتونمیحام که یه نگاهی بهشون بندازین ضرر نمیکنین 

قربون رفقای گلم برم که الان تو وبلاگ آن هستن 

منو از نظرات و پیشنهادات خوبتون آگاه کنین 

 

ادامه مطلب ...

سرآغاز.................! 

 

با سلام خدمت دوستان عزیزم.

در آغاز کار این وبلاگ با توجه به اینکه سال نو شروع شده وظیفه ی خودم میدونم که این عید یعنی عید نوروز رو به شما تبریک عرض کنم.آرزوی سال خوبی همراه با سلامتی و سعادت رو برای شما خوبان از خدای منان خواستارم. 

این سفره ی هفت سین هم تقدیم به شما