ژاندارک

ژاندارک

tragedy plus comedy equales time
ژاندارک

ژاندارک

tragedy plus comedy equales time

اوضاع اقتصادی

شما رو نمی دونم ولی این روزها شرایط اقتصادی و بالا رفتن قیمت ها خیلی داره بهم فشار میاره. گاهی وقت ها که به صفحه اینستاگرام دوستام نگاه می کنم می گم واقعا مگه میشه ما تو یه شرایط مساوی باشیم؟ یه جوری که انگار کوچکترین تغییری در سبک زندگیشون ایجاد نشده. اونهایی که شاغل هستند و یا خانواده پولداری دارند رو نمی گم، منظورم اونهایی که در شرایط مساوی با من و یا حتی پایین تر هستند. پریروز راجب همین موضوع داشتم با یکی از همکلاسی های قدیمی دانشکده حرف میزدم. نظر اون هم همین بود که این همه بریز و به پاش عادی نیست اونم وقتی که ما تو انجام کارهای معمولی موندیم. مثلا امروز خود من رفتم دندون پزشکی برای ویزیت ، هزینه عصب کشی نسبت به پارسال دقیقا دو برابر شده تازه اون هم در حالی که مطبی که من میرم گرونترین مطب شهر نیست  و قیمت معقولی به نسبت بقیه جاها داره. نمی دونم شاید هم سطح دغدغه ما متفاوته ، مثلا من الان روزی نیست که تو آگهی های کار دنبال کار نباشم و کلا فکر بیکاری داره اذیتم می کنه ولی خیلی از همسن و سالهام انگار با این شرایط کنار اومدن و براشون پول گرفتن از این و اون خیلی راحته و راحت با این موضوع بیکاری کنار اومدن . نمی دونم ، شاید من زیادی فکر می کنم به این چیزا ، ولی همین الانش آرزو می کنم هرچه زودتر یه کار مناسب با حقوق ثابت هم اگه شده پیدا کنم تا زودتر از این فکر و خیال ها راحت شم.

پ.ن : خیلی از افراد فکر می کنند افرادی که مثل من همیشه آنلاین هستند لابد خیلی بیکار هستند و هیچ دغدغه ای تو زندگی ندارند ، غافل از اینکه من و امثال من انقدر فکر می کنیم که شب تا صبح بیداریم.