ژاندارک

ژاندارک

tragedy plus comedy equales time
ژاندارک

ژاندارک

tragedy plus comedy equales time

وقتی عکس همسرم را زیر سینی چای پنهان کردم!

پیش نویس:یکی ازوبلاگایی که هر روز می خونم وبلاگ آلما توکل (نام مستعار) هست که انصافا حرفی واسه گفتن داره میون این همه وبلاگ ریز و درشت، داشتم با خودم فکر می کردم بد نیس کمی از چیزی که واقعا هستم و همیشه هم هرجا بحثی در این مورد بوده رو نظرم موندم و برای خوش آمد کسی از دیدگاهم عقب نشینی نکردم  و تو وبلاگم هم نشون بدم.این مطلب که براتون اینجا گذاشتم در واقع یه پیام تلگرامی در یه گروه دخترونست و دیدم بد نیست ببینم نظر خوانندگان وبلاگم راجب موضوعاتی از این دست چی می تونه باشه.منتظر نظراتتون هستم.


دکتر فردین علیخواه(جامعه‌شناس):

خواهش می‌کنم این مطلب را با گرایش‌های سیاسی خودتان تحلیل نکنید. همه ایرانی هستیم و داریم درباره یک مسأله اجتماعی مملکت مان حرف می‌ زنیم. یک روز در کلاس آسیب‌شناسی اجتماعی و در بحث از "خانواده و طلاق"، از دانشجویانم درباره تعداد فرزندان برخی از سیاستمداران کشورهای غربی سوال کردم. برایم بسیار جالب بود که بیشتر آنان مثلا می‌دانستند که اوباما دو دختر دارد و اینکه آنان چند سال دارند! برخی از دانشجویان معتقد بودند که این دولتمردان با این عکس‌ها و البته "در عمل" به جامعه می گویند که خانواده مهم است. کنجکاو شدم. در قسمت عکس سایت گوگل به فارسی(و نه انگلیسی) تایپ کردم" خانواده اوباما" و هزاران عکس از زندگی خانوادگی اوباما و گذران اوقات‌ فراقتش با کودکان و همسرش ظاهر شد. بیشتر این عکس‌ها را سایت‌های فارسی منتشر کرده‌اند. در همان کلاس از خانواده و تعداد فرزندان سیاستمداران کشورمان پرسیدم. حتما جواب را می‌توانید حدس بزنید. تقریبا اکثر دانشجویان اطلاعات درستی نداشتند. مثل استادشان! ولی من نشان ندادم که مانند آنها نمی‌دانم. خب من استادم! جالب آنکه آنان می دانستند مثلا جان کری چند فرزند دارد ولی در خصوص دکتر ظریف نمی دانستند!. باز نکته جالبی که در کلاس( چه اسم خوبی هم داشت: آسیب‌شناسی اجتماعی) مطرح شد آن بود که بیشتر آنان می‌گفتند نام اعضای خانواده مسئولین کشورمان زمانی در رسانه ها منعکس می‌شود که یا یکی از آنها به همسرش پستی داده، و یا مسأله و مشکلی ایجاد شده و رسانه‌ها به او یا خانواده اش گیر داده‌اند! در مواقع عادی تقریبا هیچ مطلبی در این خصوص منتشر نمی‌شود. توجه‌ام به یک رفتار اجتماعی غربی‌ها جلب شد. قبلا هم به این رفتار توجه کرده بودم. من در برخی از پروژه های عمرانیِ داخل کشور با آنها کار کرده‌ام. وقتی به آنها میز یا اتاقی می‌دهید یکی از وسایل یا اقلامی که روی میز می‌گذارند یا روی دیوار اتاق نصب می‌کنند عکس‌های خانوادگی‌شان است. این را حتما در سریالها هم دیده‌اید. نکته جالب آنکه این رفتار تابع سن فرد یا عمر ازدواجش نیست.

رفتار ما ایرانیان(مردان) در این خصوص خیلی جالب است. وقتی تازه ازدواج کرده‌ایم عکس همسرمان در کیف پولمان قرار دارد. البته یادآوری کنم که این عکس در دوره نامزدی روی صفحه تلفن همراهمان نیز هست. پس از ازدواج از آنجا حذف می شود. کم کم عکس همسرمان از کیف پول‌مان هم حذف می‌شود و جای عکس را کارت‌های اعتباری رنگارنگ و قبض‌های پرداخت نشده‌ی لوله شده می‌گیرند. معمولا خانم‌ها مانند آقایان نیستند. ولی وقتی این رفتارها را می‌بینند دلسرد می‌شوند. عکس همسرشان را بر نمی‌دارند ولی عکس اعضای خانواده‌شان را به در کنار آن قرار می‌دهند. این معنادار است!
زمانی در جایی مشغول به کار شدم. روزهای نخست؛ عکس کوچکی از همسرم(با مانتو و روسری) را به شکل عمودی در گوشه میز به لیوان تکیه داده بودم. همکاری آمد و گفت: " ببین پشت سرت حرف درمیارن! به نظرم اینو برداری بهتره!". همکار بعدی هم آمد و همین را گفت. عکس را برداشتم و به شکل افقی زیر شیشه‌ی روی میز گذاشتم. آن همکاران باز آمدند: " خب اینا اینجا جواب نمی ده دیگه! همکارا که می دونی جنبه ندارن! تازه خانمت مانتوییه! یه ذره موهاش هم بیرونه! این می‌تونه بعدا تو گزینش دردسر بشه...!" کنار میز یک سینی چای کوچکی داشتم. آنرا برداشتم و روی عکس همسرم گذاشتم. به آنها گفتم " حالا خوبه؟ " گفتند: " هی. بد نیست!" ولی...
می دانید دوستان . خواستم بگویم مسئولین هم محصول همین جامعه‌اند. اساسا خانواده( و بیشتر؛ زنان) باید پنهان بمانند. به نظرم درباره زنان، یک چیز خیلی عادلانه توزیع شده است: عکس آنان نه باید در قاب زندگی نصب شود و نه در قاب مرگ(اعلامیه فوت). برای همین در پاسخ به برخی از دوستانی که انتقاد می کنند چرا زنان و دختران ایرانی در شبکه های اجتماعی مجازی اینقدر زود به زود عکس پروفایل خود را عوض می‌کنند و گویی "ولع خودنمایی" دارند باید گفت که رفتار این زنان اعتراض به حذف تدریجی عکس‌‌شان از "قاب زندگی" توسط جامعه است. این عکس‌ها می‌گویند: "شما نمی توانید مرا حذف کنید".

نظرات 6 + ارسال نظر
najva چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 05:33 ب.ظ http://greennajva.blogsky.com

وبلاگتون خیلی قشنگه . به وب منم سر بزنید .

باشه

sam جمعه 13 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 09:30 ب.ظ http://khanoo.blogfa.com

جالب بود..

می دونم

zahraa پنج‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 09:37 ق.ظ http://dr-coffe.blogsky.com

جالب بود تا حالا اینطوری فکر نکردم....اما خوب تا یک حدودی هم بستگی داره به دید اجتماعی....مثلا هیچ مردی عکس زنش رو نمیذاره تو اتاق کارش تا همکارهاش ببینند!البته من مرد نیستم که نظرم رو کلا بگم....به عنوان جنس مونث هم مطرح شدن در جامعه فقط به عکس نیست.با خیلی چیزای دیگه میشه دیده شد،مطرح شد و اعلام حضور کرد.هیچ وقت هیچکس نمیتونه یک زن رو محدود ومحو کنه از زندگی جز خودش...البته بازم این نظر منه
منم خیلی وقت پیش ها وبلاگ آلما توکل را میخوندم...جالب بود که خیلی ها میخونند،خوب مینویسه

حالا از این به بعد اینجوری بهش فکر کن
منم نگفتم مردا به هدف دیده شدن زنشون عکسشونو میزارن روی میز کارشون.اتفاقا این مورد که تو ایران اصن باب نیس، چون خیلی از مردای متاهل حتی حلقه هم نمیندازن تا هیچ فرصتی و تو محیط کار از دست ندن
موافقم که مطرح شدن فقط به دیده شدن عکس زن ها ختم نمی شه ولی خب یه جوری انگار بخوان زن ها رو نادیده بگیرن با این اتفاق.اون قسمت نزدن عکس زنها تو اعلامیه ترحیم یکی از نمونه هاشه ،البته حرف راجب این مسائل زیاده و اینجا جاش نیست همه رو بگم.ایشالا سری بعد
آلما توکل دختر مذهبی و روشن فکریه در کنار فمنیست بودن و البته روزنامه نگار بودنش.شاید تو خیلی از زوایا باهاش موافق نباشم ولی متنایی که مینویسه ارزش خوندن دارن مخصوصا مطالبی که راجب زن ها تو جامعه هست

آواز در باد سه‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 01:35 ق.ظ http://singinginthewind.blogsky.com/

باهاش خیلی موافقم

جلبک خاتون دوشنبه 20 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 09:13 ب.ظ http://zendegiejolbakieman.blogsky.com

بیخیال این حرفا....
خودت خوبی؟
منو یادته؟

ممنون خوبم.تو چطوری؟
آلزایمر ندارم که

خزنده دوشنبه 20 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 03:24 ب.ظ

توی کلاس زبان دوره ی دبیرستان که می رفتم جناب معلم خان گفت معمولا توی کشورهای اروپایی و آمریکا، دقیقا برعکس ما هستن. در مورد خانواده خیلی راحت می تونی ازشون سوال بپرسی و حتی بدون سوال پرسیدن هم بهت جواب می دن. ولی در مورد کار و میزان حقوق و وضعیت مالی خانواده شدیدا حساسن و دوست ندارن ازشون بپرسی.

حالا آدم بگه احیانا جواب می شنوه "اجنبی پرست"! ولی واقعا فکر می کنم این سبک معقول تر باشه. حداقل من یکی که خیلی بدم میاد در مورد کار و حقوقم ازم سوال بشه. ولی اگه بخوام با یکی گفتگو کنم اصلا بدم نمیاد بدونه پدر و مادرم کجایی هستن یا خواهرم چند وقته ازدواج کرده یا افراد خانواده م آدم موفقی هستن یا نه. مساله، اون خط کشی تر و تمیزیه که می تونیم توی زندگی داشته باشیم. برای هر چیزی، مرزی متصور بشیم... همون غربیا هم که در مورد خانواده شون صحبت می کنن هم اگه سه ثانیه به همسرش خیره بشی یا زیادی سعی کنی صمیمی بشی، قاطی می کنه. اصلا بحث اسلام و مسیحیت و بی دینی نداره این حرفا. اونا به خانواده احترام می ذارن و می دونن تو هم احترام می ذاری، یا حداقل باید تظاهر کنی که احترام می ذاری و جرات نمی کنی کار خلاف عرف انجام بدی. برای همین خیلی ساده در این موارد صحبت می کنن

ممنون که نظرتو گفتی.
من منظورم این بعدی که تو از متن برداشت کردی نبود ولی حالا که حرفش به میون اومد یه خصوصیت خوب خارجیا همین رو راست بودنشونه تو اکثر شرایط،چیزی که خیلی از جاها تو ایران دیدم افراد ادعا می کنن بهش پایبند ولی در صدم ثانیه دروغ میگن،این دروغ گفتن هم فقط مختص به محل کار و دانشگاه نمیشه حتی تو جمع دوستانه هم همینطورن،به حدی که از بس لاف زدن خودشونم دروغاشونو باور کردن.من خودم شخصا هرجایی هر سوالی ازم بشه حقیقت و میگم حتی اگه گفتن حقیقت به ضررم باشه.میدونم اینجام مثل تو جامعه ی واقعی خیلی از افراد مخالف نظر منن و ممکنه حتی بهم برچسب غرب زدگی و بزنن ولی اصلا برام مهم نیس چه فکری راجبم میشه.
+تو فرهنگ خیلی از کشورا بچه های عمو عمه خاله و دایی مثل خواهر و برادر می مونن منم تو خونواده ای بزرگ شدم که همیشه برام همین حالت بوده، واقعا تعجب می کنم وقتی دوستام مثلا می گن یه حسی به پسر خالشون دارن یا تو فامیلشون فلان دختر و فلان پسر با هم ازدواج کردن.خنده داره به نظرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد