سلام
رفقای گل من حالشون چطوره؟
من که خوب نیستم....آخه یه کوچولو سرما خوردم.اما الان بهترم.میدونین چرا؟
خوب معلومه.چون دوستای خوبی مثل شماها رو دارم.
خداییش دم همتون گرم.مرسی که تو نبودم اومدین و نظر دادین.......خیلی دوستان هم مثل امی جون انگار نگران بودن که من کجا هستم و حالم چطوره.!!مرسی که به یادم بودی امی نازم...عاشقتم عشقم.
بقیه دوستان هم دستشون درد نکنه.
همین اول کاری بگم ثمین جون واقعا شرمنده که نیومدم پیشت آخه اصلا به وبلاگم سر نزده بودم هانی........وگرنه که من همیشه به یادتم..
..
یکی از دوستان گفت یکم حودم چیز بنویسم منم از اونجایی که به نظر دوستام اهمیت میدم گفتم یه خط خطی به جا بذارم.
نمیدونم از کجا شروع کنم......خوب بذارین از همین دیشب بگم....همین که آن شدم انگاری همه رفقا منتظرم بودن...یهو با پیام هاشون بمبارانم کردن....یکیشون که اومده بود تبلیغ آهنگ جدیدشو بده بعد زودی رفت..
..یکی دیگه که اومد تا تونستیم حرف یونی رو زدیم و اینکه چقدر دلمون واسه بچه ها تنگیده...
.کلا حدودای ۳۰ دقیقه چت کردیم.
بعد دیدم زشته که حالا آن هستم یه سر به فیس بوکم نزنم......اونجا هم که بدتر...اول کار که انگاری کامپیوتر باهام لج کرده بود...هی توی پیج گیر میکرد..
بعدشم که کامپیو درست شد این دوستم بود که بهم گیر داد.آخه شما خودتون قضاوت کنین من یه بار وقتی که تو جو شوخی بودیم اونو به یکی از شخصیت های کارتونی نسبت دادم(منظورم کارتون معاون کلانتر بود!!).اونم اون موقع خیلی شاد و خوشحال و راضی بود و هیچ چیزی نگفت یا شایدم اون موقع حواسش نبود که من چی گفتم.به هر حال بعد چند روز دیدم مسیج داده که من تحقیق کردم دیدم کلانتر یه آدم بوده ومعاونش یه سگ احمق و دست و پا چلفتی.....اینه رسم رفاقت ...منو با یه سگ یکی میدونی!!
آره تعجب نکنین ...من که تا اینو خوندم یهو شوکه شدم...جالب اینجاس اصلا دوستم خودش از اون آدم های خیلی شوخه و من فکر نمیکردم که از دستم ناراحت بشه...حالا همه ی اینا به کنار من یه استاتوس نوشته بودم در مورد رفاقت....
..برگشته زیرش نظر داده که این حرفتو قبول ندارم و رفقا کلا بی وفا هستن مثل خودت که منو با یه سگ یکی کردی(البته لازم به ذکر که من منظورم اون شخصیت کارتونی بود نه دوستم!!) و بهتره بری یکم بیشتر کارتون ببینی تا این سری یه نمونه آدمیزاد رو نام ببری؟! البته قسمت اول جمله رو طوری گفته بود که فقط من بفهمم یعنی واضح ننوشته بود .اینو داشته باشین..
..آخه من آخر نفهمیدم کی میشه با این پسرا به شوخی حرف زد..تا آدم یه چیزی میگه حتی در زمانی که جو خنده هم هست کلی بهشون بر میخوره اما خودشون هر موقع که بخوان با آدم شوخی میکنن..
...خدایا آخه ما دخترا چرا این قدر بدشانسیم.
جالب تر اینه من مدتی پیش یه مطلب در مورد شوخی با پسرا توی یه وبلاگ گروهی که توش نویسنده بودم نوشتم اونجا هم سریع همه ی پسرا نسبت به حرفم جبهه گرفتن و ناراحت شدن.
حالا همه اینا بیخیال...من نمیدونم وسط این هوای گرم این سرما دیگه چه بود اومد سراغم.
اصلا حوصله ی هیچ کاریو ندارم.
کاش که زودتر یونی شروع بشه............میگم می هم همش با خودمون درگیر هستیم...تا میریم دانشگاه همش از دست استاد و کلاس و بی خوابی مینالیم و میخوایم زودتر تعطیل بشیم...الانم که وقتمون آزاد شده میخوایم زودتر برگردیم یونی.......
اما من که دوست دارم برم یونی و با بروبکس دانشگاه باشم تا اینکه خونه باشم....شما رو نمیدونم(البته باید بگم که من آخر هفته ها همش میام خونه واسه همین دلم واسه خونه تنگ نمیشه!!)...راستی توی نظرات بگین من چیکار کنم که این موضوع رو از دل دوستم در بیارم..مرسی..
راستی تا یادم نرفته یکی از دوستام دنبال یه دختر خوب میگرده واسه دوستی...احیانا دخترایی که مایل به آشنایی با دوستم هستن بهم خبر بدن همینطور شما پسرا هم بیکار نشینین؟! ببینین اگه دورو برتون توی فامیل و آشنا دختر خوب میشناسین معرفی کنین...اوکی منتظرما....آی که چقدر دلم هوای عروسی کرده.....راستی بگم دوستم یه پسر دانشجوی رشته ی
۲۲ ساله اهل تهران در دانشگاه جهاد دانشگاهی رشت هست و خیلی پسر خوبیه ..دختر مورد نظر بهتر از نظر سنی در همین حدود باشه البته دوستم خیلی بر این موضوع تاکید داره که دختر مورد نظر خوش استایل و باحال باشه ..پس زودی بجنبین..
...
ITC
همچین مورد اوکازیونی هیچ جا گیر نمیاد ...اوکی منتظر نظراتتون هستم....
امیدوارم همتون الان در هرجایی از این کره ی خاکی هستین حالتون خوب بوده باشه.و بهتون خوش بگذره....
قربون دوستای خوبم ثمین.فریدا و مخصوصا امی جونم برم که همیشه به یادم هستن.
من برم موزیک گوش بدم که دز موزیکم اومده پایین
فعلا تا یه های دوباره بااااااااااااااای.
سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه.
البته با دیدن این عکس ها بهترم میشه
این شما و اینم سری دوم عکس های تبلیغاتی که قولشو داده بودم.
سس تند امبیانس مدیا!!
تبلیغ نوعی از دهانشویه که در نوع خودش جالبه!!!
نرم کننده ی سافتلن....... این دیگه واقعا نرم کننده خوبیه...فقط بپا نبازی آقای کشتی گیر!!
مسواک جدید آکوا فرش......البته از نوع فلکسیگل(انعطاف پذیر)!!
برنده متعهد میشود
.بازنده وعده میدهد
.وقتی برنده ای مرتکب اشتباه میشود ، میگوید : اشتباه کردم
.وقتی بازنده ای مرتکب اشتباه میشود ، میگوید : تقصیر من نبود
.برنده بیش از بازنده کار انجام میدهد ، و در انتها باز هم وقت دارد
.بازنده همیشه آنقدر گرفتار است که نمیتواند به کارهای ضروری بپردازد
.برنده به بررسی دقیق یک مشکل می پردازد
.بازنده از کنار مشکل گذشته ، و آن را حل نشده رها میکند
.برنده میگوید: بیا برای مشکل راه حلی پیدا کنیم
.بازنده میگوید : هیچ کس راه حلی را نمیداند
برنده می داند به خاطر چه چیزی پیکار میکند و بر سر چه چیزی توافق و سازش نماید
. .بازنده آن جا که نباید ، سازش میکند، و به خاطر چیزی که ارزش ندارد ، مبارزه میکند
.برنده با جبران اشتباهش ، تاسف و پشیمانی خود را نشان میدهد
.بازنده می گوید : «متاسفم» ، اما در آینده اشتباه خود را تکرار میکند
.برنده مورد تحسین واقع شدن را به دوست داشته شدن ترجیح میدهد ، هر چند که هر دو حالت را مد نظر دارد
.بازنده دوست داشتنی بودن را ، به مورد تحسین واقع شدن ترجیح میدهد ، حتی اگر بهای آن خفت و خواری باشد
.برنده گوش می دهد
.بازنده فقط منتظر رسیدن نوبت خود ، برای حرف زدن
اگه میخواین برنده باشین حتما یه سری به ادامه مطلب بزنین!!
سلام
خوبید؟
امیدوارم حالتون خوب باشه.چون حال خودم خوب نیست.
حتما الان دارین تو ذهنتون فکر میکنین که واسه چی حالم خوب نیست...فکرایی مثل این:مریضم.....با کسی دعوام شده...
..مشکل روحی دارم کلا (نوع مودبانه ی دیوونه بودن)..
..کسی از اطرافیانم فوت شده (خدا نکنه!).
..نه مشکل من هیچکدوم از اینا نیست...بذارین خودم میگم.قضیه از این قراره...این دل من دوباره
(اه بازم که رفتم تو فاز موزیک.....این موزیکم همش تو ذهنمه...بیخیال!!).
.خوب قضیه اینه که هیچکی منو درک نمیکنه....یعنی هیچکی هیچکی هم که نه خواهرم همیشه درکم میکنه.اونی که باید درکم بکنه درکم نمیکنه ..مثلا بابام یا بعضی از دوستام.نمیدونم چرا اما گاهی فکر میکنن که باید نظرشونو بهم تحمیل کنن..انگاری من باید گوش به فرمان اونا باشم...اما من نمیخوام..چرا؟خوب معلومه چون بیشتر اوقات اونا دارن اشتباه میکنن.اما فکر میکنن چون بزرگتر از من هستن امکان نداره اشتباه کنن.
به هر حال مهم اینه که امروز همه چی اعصابمو داغون کرد...اول از همه همین وبلاگ که داغونم کرد..بعد کلی تلاشو آپ کردن یه سری عکس توپ(الان اسمشو نمیگم تا بمونین تو خماری)..خوب حالا بعدا آپ میکنم میبینین....کجا بودم...آره.. بعد نوشتنه مطلبو ...آپ حدودای۳۰ تا عکس یهو موقع ثبت مطلب ...هرچی رشته بودم پنبه شد..
.یعنی همش پرید.
.حتما الان میگین کجا پرید؟...خوب چه میدونم کجا پرید.
.شاید تو آسمون پرید...شاید از رو پشت بوم پرید.
.شاید تو حوض پرید.
.شاید اصلا نپریده...اینجا دیگه بحثش جداس..یعنی کجا رفته؟با کی رفته؟چرا رفته؟با چی رفته؟
حالا یا پریده یا رفته این که مهم نیس...مهم اینه که کل زحمات منو به باد برد.....الان دیگه حس آپ عکسارو ندارم..احتمال زیاد فردا شایر آپ کنم..شایدم پس فردا...شایدم پسون فردا..شایدم ۳روز دیگه..اه..گیر ندین دیگه بالاخره تا آخر هفته آپ میکنم.
راستی اگه نظری یا راه حلی واسه این ذهن بیمار دارین بشتابید..فرصت ارسال نظرات تا فردا شب راس همین تایم می باشد..منتقدین گرامی میتوانند توصیه های خود را از طریق بخش نظرات اعلام کنند تا از جوایز ارزشمند این مسابقه بهرهمند شوند...این شما و لیست جوایز:
۱ـیک پس گردنی جانانه
۲ـیک پکیج کامل از نوشته های یک ذهن بیمار دارای دکترای حرفه ای در زمینه ی سرکار گزاری افراد
۳ـیک عدد دستگاه فضول یاب
۴ـیک تخت در بیمارستان دیوونه ها(شکل باکلاس تیمارستان)
۵ـهمه ی موارد بالا به انضمام دو روش برای پیشرفت در دیووانگی(فقط برای شما دوست عزیز)
۶ـاه بازم جایزه میخوای.....تو دیگه کی هستی..از رو هم نمیره..زرشک
۷ـخداییش الان قیافت دیدنیه...بدجوری سرکار بودی
۸ـهمه ی اینا شوخی بود به دل نگیر(نظر یادت نره..)...
دمت جییییییز
look carefully you cannot
see the glimmer of star
skies_there is no spot,howevertiny,so dark,that when you:
hold onto life!hold
on to hope!hold on
to god!and one day
the sun will shine again
the rainbow of god's
promises always spans
the storms of our lives
:
i belive in the sun
,even though
i cannot see it shine today
i belive in love
even thought
i see so little of it
.i believe in god
even though i cannot hear
his voice right now
:
Taxi for a Juan Kerr
!Taxi for a Juan Kerr
hope is patience that
has lighted its lamp at
the flame of god's light
:
hopeis one of our most
priceless treasures.nobody
is completely lost as long as a
tiny flame of hope still burns
in him.and as we all know
from experience,that flame
is never quite extinguished
:
.dreams in our lives are like sunshine over the landscape
even the most ordinary objects
are gilded by the light of hope
:
hope is like the sun
as soon as we start to
move in the direction
of our hope,the shadow of
our mistakes lies behind us
:
god's promises are like the stars
the darker,the night
the brighter they shine
song by:Johan Smit
سلام خوبی ؟ خیلی دلم برات تنگ شده
آنقدر که از دوریت میخوام گریه کنم
اما وقتی قیافت یادم میاد خندم میگیره !
.
.
.
سه نفرتو قلب من جا دارن :
۱-خدا
۲-مادرم
۳-پدرم
آخى تونیستى!!؟
.
.
.
شعر سعدی ۲۰۱۰ !
سعدیا مرد نفوذ دار نمیرد هرگز ! مُرده آن است که حرفش به ریالی نخرند !
.
.
.
شنیدم انگلیسیت خوبه. می تونی اینو برام ترجمه کنی؟
shall ware to be can
چی شد؟ نمی تونی؟
اشکالی نداره به فارسی بخونش!
.
.
.
همین الان BBC اعلام کرد که : پایگاه اتمی بوشهر و اصفهان امشب ساعت
۲۴ به طور کامل هوا میره، نمیدونی تا کجا میره، من این توپ رو نداشتم !؟
.
.
.
ای کسانیکه روزه نمیگیرید ، حداقل افطار کنید !
چون از قدیم گویند کار را آن کرد که تمام کرد !
برای خوندن بقیه اس ام اس ها به ادامه مطلب بروید.مرسی
سلام.
همونجوری که همتون میدونین کلا ما ایرونیا خدای ابتکاریم!!حتما الان میگین چطور...خخوب معلومه اینکه تا یه قانون جدید پیدا میشه ما سریع راهی که میتونیم از طریقش قانون رو دور بزنیم پیدا میکنیم....باور نمیکنین...پس به عکس هایی که خبر گذاری مهر منتشر کردا با دقت نگاه کنین...البته اول تیترشو بخونین بعدش عکسارو ببینین.مرسی.
تیتر خبر گذاری مهر :
کمتر از یک ماه است که نیروی انتظامی موفق به تصویب لایحه جدید جرائم راهنمایی و رانندگی درمجلس شده و در این راستا اقدام به نصب دوربینهای مداربسته کرده تا میزان جرائم رانندگی را در ساعتهای نبود نیرو کاهش دهد ولی هنوز هم عده ای هستند که در روز روشن با روشهای به اصطلاح زیرکانه شان قانون را دور بزنند.