غیبت این مدتم به آخر این بود که با موبایل نمیتونم مطلب بنویسم و لپ تاپمم یه مشکلی داشت. وگرنه موضوع واسه نوشتن زیاد دارم که سر فرصت همه رو مینویسم.
تا الان داشتم تونایت شو با جیمی فالون
نگاه میکردم چقدر که این بشر جذابه.یعنی اگه قرار بود بلیط شرکت تو یه برنامه
تلویزیونی رو داشته باشم اول دلم میخواست این برنامه باشه بعد برنامه الن.
یعنی از دقیقه اول تا دقیقه آخرش باعث خندست.
شاید باورتون نشه ولی حتی یه قسمت بد یا
خسته کننده نداره چون هیچ طنز تکراری تو کارش نیست.
همیشه فکر میکنم اگه تو یه کشور دیگه بودم دلم میخواست تو کار استند آپ کمدی باشم.چون متاسفانه کمدی کلاب تو ایران نداریم و اگه بود من صبح و شب پاتوقم اونجا بود.البته در کنارش کار تو یه گروه موسیقی.
امشب تیلور سوییف و دعوت کرده بود.بهتر
ازین نمیشد.جیمی گیر داده بود که پل مک کارتنی چطور میتونست با آهنگت شیک ایت
آف انجام بده.فکر کن اونم هیشکی مک کارتنی.
حالا بعدش جیمی
یه کاغذ به تیلور داد یکیم دست خودش قرار شد بدون نگاه به کاغذ،صورت هم و
بکشن.اعتراف میکنم جیمی نقاشیش حالت کوبیسم داشت و بیشتر باعث خنده شد.ولی تیلور انگار تمرین داشته کارش
خیلی خوب بود.تازه اسم جیمی رو هم نوشته بود.
اگه دیده باشین تو بازیای آمریکایی عادت دارن
تماشاچیارو در حال رقص یا بوسیدن نشون میدن به صورت اتفاقی.جیمی یه میکس از بهترین تیکه های NYC Fan Dance Cam و شامل رقص خودش و تیلور بود و نشون داد که کارشون معرکه بود.از خنده داشتم
میمردم.
کاش اینجا می شد واستون اپلود کنم ولی حیف که فلشم جا نداره.(این لینک یوتیوب و میتونین ببینین).در ادامه یه بازیگر که متاسفانه نمیشناختم و دعوت کرد که با اون هم شروع به شوخی کرد.گویا تو یه سریال که از شبکه HPO در حال پخش بازی میکنه بود.
بهترین تیکه شب اجرای گروه Imagine Dragons بود.و اختتامیه همیشگی موزیک تیتراژ و دست دادن و خوش و بش جیمی با بیشتر تماشاچیا.
به نظرم آدمایی که باعث شادی بقیه میشن بهترین آدمای دنیا هستن بدون اینکه چیزایی مثل مذهب،نژاد و یا حتی کشورشون و بخوایم مد نظر قرار بدیم.نظر شما چیه؟
آهنگ امشب She looks so perfect
شاید امروز صبح همه ی ایرانیا با این امید روزشون و شروع کردن که با یه بازی آسون تیم فوتبالمون از این مرحله صعود میکنه.همون موقعی که پولادی از زمین اخراج شد باعث شد به خودمون بیایم و ببینیم داور مسابقه ویلیامز اونقدر که انتظار داشتیم منصف نیست.حالا بماند که با عکس العمل قاطع کی روش مواجه شد و حتی موقع خروج از زمین برای جلوگیری از بحث تصمیم گرفت به همراه 2 کمک خودش از زمین بیرون بره.بماند که تو نیمه ی دوم هم باز به نفع دوستان عراقی سوت زد و بچه های ایران با غیرت این نیمه رو به پایان رسوندند و این ادامه ی سوگواری تیم فوتبال عراق بود تا ببینن ایرانی ها به این راحتی پا پس نمیکشن.
شروع کوارتر اول با وجود تمام خستگی باز هم شاهد بازی خوب بچه ها بودیم و گل دقیقه 103پورعلی گنجی باعث شادی دوباره میلیون ها ایرانی که داشتن بازی و نگاه میکردند شد.ولی دقیقه 113 بازی اون اتفاقی که نباید می افتاد افتاد و اون هم چیزی نبود جز پنالتی برای تیم عراق که به گل تبدیل شد ولی حتی این گل هم نتونست باعث بشه که بچه ها روحیشون رو از دست بدن و همونطور که هممون دیدیم زمانی که یه کرنر نصیب ایران شد حتی حقیقی هم بدون معطلی به سمت تیرک عراقیا اومد.وای که چه لحظه ی خوبی بود گل قوچان نژاد.شادی رو میشد تو صورت تموم ایرانیای حاضر در ورزشگاه دید .ایران هنوز حرف برای گفتن داشت . با شروع دوباره ی بازی این بازیکن عراقی بود که از ناراحتی زیاد به جای بازی جوانمردانه به سمت حقیقی هجوم برده و ساعد وکتف مصدومش ضرب میبیند.شروع تراژدی دیگری برای ایران،تعویض دیگری نمانده،نگاه نگران کی روش، نیمکت ذخیره ها به تب و تاب افتاده، دقایقی بعد حقیقی از زمین بلند میشود و این آغازی است دوباره برای ایران که با تشویق تماشاچیان حاضر در استادیوم کامل میشود.
ولی متاسفانه کار به ضربات پنالتی رسید.دقایقی مرگبار که هرکس آرزو میکرد زودتر تمام شود و کسانی توانستند گل بزنند که به گفته ی منتقدین محال بود.در هر حال با از دست دادن 2 پنالتی ایران باز هم نتوانست صعود کند ولی این شکست برای ما به اندازه ی ده ها پیروزی ارزشمند است چون بازیکنانمان با تمام وجود جنگیدند.پیروزی برای من همون لحظه ای بود که در خبرگذاری هایی مانند فاکس اسپورت و رویترز نوشته هایی در مورد بازی خوب ایران و ایستادگی 120 دقیقه ای مقابل عراق رو خوندم و اینکه این بازی تنها اتفاق این چنینی در تاریخ فوتبال آسیا بوده و به همین دلیل خواستن که به سرمربی هر دو تیم لوحی رو اهدا کنن که سرمربی ایران از گرفتن اون امتناع کرد و گفت بهتره این لوح رو به داور بدید.
همینطور کی روش بعد از بازی رو به خبرنگاران کرد و گفت: آیا داور امشب راحت میخوابد؟
حالا با تمام این ماجراها آیا واقعا درسته به جای حمایت از تیم ملی کشورمون باز هم نوک پیکان رو به سمت کی روش نشونه گیری کنیم و بگیم نه مربی ایرانی یه چیز دیگست.اگه مربی ایرانی بود حتما می بردیم.
پ.ن: تمام این نوشته ها نظر شخصی من در مورد بازی امروز بود.امیدوارم به جای نوشتن متن های توهین آمیز راجب اعضائ تیم ملی تو شبکه های اجتماعی مثل مردم بقیه کشورهای دنیا هم توی برد هم تو مواقع باخت مثل یک طرفدار حتی از بازی نقد کنیم ولی به اعصابمون مسلط باشیم و به فکر بازسازی تیم باشیم نه تخریب اون.
موزیک امشب:
Litesound - We Are The Heroes :Eurovision 2012
1بهمن.21 ژانویه.
امسالم روز تولدم مثل سالهای پیش بودم،ولی یه تفاوت مهم داشت وقتی صبح بیدار شدم دیدم رفقام کلی پیغام تولد تو وایبر واسم فرستادن به حدی که مونده بودم اول کدوم و جواب بدم.فکرشو نمیکردم وقتی 1 ساله درست حسابی نمیرم فیسبوکم و چک کنم این روز و یادشون مونده باشه.اولین پیغام از دوست خوبم کتی بود اونم 1:20 شب.واقعا که بودن با این دختر چه حس خوبی داره.از خدا به خاطر داشتن این دوستای خوب و فامیلای خوبم و از همه مهمتر خواهر مهربونم ممنونم.وجود این آدما خودش اندازه ی 100000 تا کادوی دیگه می ارزه.آدمایی که تو رو فقط به خاطر همینی که هستی قبولت دارن.
معمولا همه ی دخترای هم سن من توقع گرفتن کلی کادو ی گرون قیمت تو همچین روزی دارن ولی من به خاطر وجود آدمایی که باعث میشن بودن در کنارشون باعث بشه حال خوشی داشته باشم واسم کافیه.
شاید 25 سالگی واسم شروع یه فصل تازه باشه.
پ.ن: اسم یادداشت یه کلمه ی روسی spasiba = ممنونم
موزیک امشب : John Mamann ft. Kika - Love life
امشب بهترین تیکه ی رادیو هفت اونجایی بود که شاهین شرافتی و محمد بحرانی نمایشنامه خوانی داشتن.وای که چقدر خندیدم.واقعا بچه های رادیو هفت شاهکارن.....شاهکار.اگرچه از برنامه ای که نویسندگانش بروبچه های چلچراغی باشن باید هم همین انتظار و داشت.یعنی من به شخصه بدون دیدن این برنامه نمیتونم شب رو با آسایش سر کنم.از اون آغاز برنامه تا موسیقی تیتراژ پایانی همه نشون دهنده ی یه گروه کار درسته.
به قول دوستان رادیو هفتی : خوب بخوابید
موزیک امشب : داری میری تو از بهنام صفاریان
امروز با یکی از دوستان در یکی از شبکه های موبایلی در حال گفت و گو راجب موزیک بودیم که هردو به این اتفاق نظر رسیدیم که چقدر موزیکای قدیمی شعراشون پر معنا تر بود،نه اینکه شعرای امروزی بد باشن،به هیچ وجه .خواهشا دوستان منتقد که دستی بر قلم دارن قلمشونو بگیرن اونور و تا پایان این متن و بخونن.میدونم که من حقیر در جایگاهی نیستم که بتونم راجب این موضوعات نظر بدم ولی تنها به عنوان یه شنونده و کسی که معتاد به موسیقیه فکر میکنم الان هم بیشتر همون معدود خواننده های قدیمی در انتخاب شعر و ملودی با تامل بیشتری فکر میکنند.منظورم از قدیمی تنها خواننده های دهه 40 و 50 نیست.منظورم کلا خواننده هایی که کارشونو حداقل تو دهه ی 60 شروع کردن.نمیخوام مثل بعضی دوستان ادعای نوستالژیک بودن داشته باشم و بگم من اصلا آهنگ جدید گوش نمیدم.اتفاقا بیشتر آهنگایی که گوش میدم جدید هستن و خیلیاشون واسه خواننده های جدید ولی به جرات میگم هر کدومش حداکثر 3بار قابل شنیدنه.یعنی اون حس آهنگای قدیمی و بهم نمیده.بهانه ی اصلی این بحث آهنگ داری میری یکی از ساخته های بهروز صفاریان تو سال 86 بود که نه تنها امروز که دوست خوبم رو به یاد خاطرات قدیمیش انداخت بلکه چند وقت پیش دوست دیگری که خودشون هم دستی بر ساز دارن ازینکه دیدن من این آلبوم و ازون مهمتر آهنگسازی مثل صفاریان و میشناسم کاملا شوکه شدند و گفتند خیلی از دوستانی که حتی کارشون در حیطه ی موسیقی هست هم ایشون و نمیشناسن و من چطور این آلبوم و شنیدم و راجبش اطلاعات دارم.راستش این ماجرا برمیگرده به کاری که من همیشه انجام میدم و باعث آزردگی خاطر بسیاری از دوستان و اون کاری نیس جز خریدن سی دی اوریجنال.بله حتما شما هم تو دلتون دارین میگین تو جایی مثل ایران که فرهنگ کپی رایت اجرا نمیشه خریدن سی دی اصل احمقانه ترین کار ممکنه ولی خب ازونجایی که من آدم خل وعضی هستم انجام این کار دور از من نیست.گذشته از شوخی آهنگسازای قدیمی با اینکه امکانات آهنگسازان امروزی رو نداشتن ولی ملودی هایی ساختن که با وجود 10-20 سال هنوز رنگ و بوی تازگی داره. گرچه مشکلاتی مثل ندادن مجوز باعث کمتر دیده شدن این افراد شده ولی امثال صفاریان،عقیلی و گروه آریان حتی اگر یک آهنگ بسازن میتونن جاودانه باشند.
جاتون خالی کنسرت عالی بود.به این حد که استاد و گروهش سه بار خواستن برنامه رو تموم کنن ولی با تشویق مردم باز ادامه دادن.تنها مشکل این بود که اجازه فیلم گرفتن نداشتیم وگرنه همه چیز خوب بود مخصوصا جو سالن و دست زدنای هماهنگ مردم با ریتم آهنگ.
یعنی ما گیلانیا رو جون به جونمون کنن آدمای شادی هستیم.این و در همه چیز میونین ببینین از علاقمون به طبیعت، مهمونی گرفتن تا همین موزیک فولک لرمون. یعنی حتی آهنگای غمگین گیلکیم باعث میشه آدم به وجد بیاد.
امشب یه نکته ی خوبی و مجری برنامه گوشزد کرد که خیلیا موزیک و زبان محلی و نادیده میگیرن.من که به شخصه به گیلانی بودنم افتخار میکنم و همیشه واسه دوستان غیر هم استانیم از غذاها و رسم و رسوماتمون حرف میزنم.
راستی یه نکته ی خیلی جالب.پدر و مادر گرامی که برای گذروندن شبی خوب راهی کنسرت میشین احیانا بد نیست یه نگاه به این بلیط بنده خدا بندازین و ببینین که توش چه مواردی نوشته شده.
آخه وقتی گفتن بچه زیر 6 سال همراهتون نیارین نیارین دیگه لطفا.فکر کنم حدودا 20 تا بچه این سنی فقط من به چشم دیدم تو سالن.در همین جا لازمه بگم من اصلا آدم ضد بچه ای نیستم ولی خب خودتون تصور کنین آدم داره از موزیک لذت میبره بچه کناریش مدام همراه پدر یا مادرش نقش پیام بازرگانی و ایفا میکنه و کلا در رفت آمده ازون طرفم بچه ی خانواده ی پشت سری یا داره با صدای بلند عربده میکشه،یا درخواست تنقلات داره،وسطای کنسرتم که خسته میشه از روی محبت چندتا لگد حواله ی صندلی ما میکنه.آخه این انصافه؟؟
بد نیست واسه آسایش خودمون به فکر آسایش اطرافیانمونم باشیم.
موزیک امشب: Happy از Pharell wiliams
هوا شناسی هوای فردا رو برفی اعلام کرده و این واسه یه زمستونی مثل من یعنی بهترین هدیه.یهو ناخوداگاه یاد شب سال نو میلادی و جشن شبکه ZDF افتادم. واقعا آتیش بازیش معرکه بودن.
نمیدونم جرا بعضی دوستان تا حرف جشنای کشورای دیگه پیش میاد برچسب غرب زدگی و به آدم میچسبونن.والا من بیشتر از هر کسی نوروز و جشنای باستانی خودمون و دوست دارم و تا جایی که تونستم و در توانم بوده اونارو به دوستان غیر ایرانیم معرفی کردم ولی منتهی مسئله اصلی اینه خداییش وقتی مثلا این آلمانها رو میبینم که حداقل ماهی 1 جشن بزرگ دارن یا میبینم دوستام مدام از کارناوالایی که میرن صحبت میکنن گاهی دلم میخواد کاش منم تو یه کشور دیگه زندگی میکردم.حتما الان با خودتون میگین خب این همه آدم مهاجرت میکنن یکیشم تو. حرفتون درست ولی من بیشتر ازین حرفا وطن پرستم. درسته اینجا خیلی چیزا واسه آدمی با طرز فکر من مهیا نیست به جاش خونوادم،دوستام،طبیعتش،آب و هواشو حاظر نیستم با هیچ جا عوض کنم.ترجیح میدم همینجا بمونم و تلاش کنم کشور ایده آلم و بسازم نه فقط واسه خودم واسه خیلی از دخترای هم سن و سال خودم هرچند از نگاه بعضیا احمقانه به نظر بیاد ولی من هنوز همون آویشن همیشگیم.
فیلمای امروز: Enchanted , A Beautiful mind , Enough
یه زمان هایی مثل الان واقعا میمونم به این دوستان خوبم چی بگم؟!
آدم یه اپسیلون درک داشته باشه تو اینجور مواقع و سر به سر کسی نذاره بد چیزی نیس.نمیدونم چرا ما آدما کلا حال میکنیم موقعی که یه نفر خودش تحت فشار و کلی کار رو سرش ریخته به جای کمک یا نه حتی سکوت فقط سعی داریم حال اون آدم رو بدتر کنیم.
کاش جای این همه پیچوندن ، همون اول کار به آدم یه نه بگن و اینقدر آدم و معطل نکنن.
گرچه موقعیت این چنینی واسه شمام پیش میاد ولی خوش به حالتونه که من آدم تلافی نیستم.یعنی حداقل تو این 24 سالی که از عمرم میگذره تا جایی که از دستم بر اومده به اطرافیانم کمک کردم.
به قول یه رفیقی: دوست باید تو سختیا هوای دوستش و داشته باشه وگرنه موقع خوشی که هزار نفر دور آدم جمعن ، یکیشم تو !!!
فعلا سکوت میکنم تا بعد
ﺍﺯ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﮔﺮﮒ ﺑﻮﺩﯼ ﭼﻪ ﻛﺎﺭ ﻣﯽ
ﻛﺮﺩﯼ؟
ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﮔﺮﮒ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻠﻒ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻡ ﺗﺎ
ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﮔﻨﺎﻩ ﺣﻤﻠﻪ ﻧﻜﻨﻨﺪ.
ﺍﺯ ﮔﺮﮔﯽ ﻫﻢ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:ﺍﮔﺮ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺑﻮﺩﯼ ﭼﻪ ﻛﺎﺭ ﻣﯽ ﻛﺮﺩﯼ؟
ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺑﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺍﻣﻮﺧﺘﻢ ﻛﻪ ﭼﻪ ﻃﻮﺭ ﺑﺎ ﺩﻭ ﭘﺎﯼ
ﻋﻘﺒﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﺮ ﮔﺮﮒ ﻫﺎ ﺑﺰﻧﻨﺪ ﻭ آﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻜﺸﻨﺪ.
ﺫﺍﺕ ﻫﯿﭻ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﻋﻮﺽ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﺎ ﭘﻮﺷﯿﺪﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﯼ ﺭﻧﮕﺎﺭﻧﮓ ﺫﺍﺗﺸﺎﻥ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ !!!.
پ.ن: این قانون طبیعته
سلام.حالتون چطوره؟
بالاخره بعد مدتها دوری از میادین اینترنتی مخصوصا بلاگ اسکای من بازم برگشتم.میدونم که خیلیاتون فکر کردین این وبلاگ ملغا شده ولی زهی خیال باطل. :ِ)))
عمرا این وبلاگ تاریخ انقضاش بگذره.بعله.اینجوریاست.
مرسی از رفقایی که تو این مدت همیشه حالم و پرسیدن مخصوصا آناهیتای عزیزم.و مرسی از دوستانی که لطف کردن و ازم انتقاد کردن.
امیدوارم مثل قدیم باز هم اگر فرصتی داشتین یه سری به مطالبی که مینویسم بزنین هرچند که تکراری باشن و خوشحال میشم نظراتتون رو بخونم.
ممنون