ژاندارک

ژاندارک

tragedy plus comedy equales time
ژاندارک

ژاندارک

tragedy plus comedy equales time

شعر تنها یه بهونست!

  

من پایم به تخت زنجیر می‌شود
روزی که ناخواسته دلم گیر می‌شود
گیرِ نگاهی که ناخواسته بر من افتاده شد
اینجاست که دنیا کمی دلگیر می‌شود
بوقت عشقبازیِ تن ها مان
بدنت سراسر حریم می‌شود
...
همچو عابری به قصد حضور کنج دلت
پیش چرخهای نگاهت ، زیر می‌شود
تا تند بادهای سرسرای سرت وزیدن گرفت
پروانه های وجودم ، رقصان ، منجیل می‌شود
خداحافظی را سلام میکنی روزی
که دلی از دلی سیر می‌شود
قصه به پایان می‌رسد و ، من
کمی آنطرف‌تر از تو پیر می‌شود
.
شاعر:شایان

 

 

 

 

 

پ.ن:این شعر رو یکی از دوستای خوبم سروده.چون خیلی شعرش و دوست دارم گفتم اینجا بنویسم. 

اگر نظری دارین لطفا بگین.مرسی.

نظرات 4 + ارسال نظر
Masuod یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:35 ب.ظ http://khoone-mojarradi.blogsky.com

من خیلی وقته نیومدم اینجا....

اینجا چه عوض شده....


قالب نو مبارک

آره دیگه.سر نمیزنی همینجوری میشه
حالا گم نشی یه وقت همه چی عوض شده

حسین شنبه 15 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:26 ب.ظ

سلام خوبی مرسی وبلاگ عالیه

ممنون.لطف دارین

abp جمعه 14 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:31 ب.ظ http://ettrat.blogsky.com

خوش ذوق بوده و خواسته پیغام عشق بازی های دوران دانشگاه رو برسونه ولی یک مشکل داره وزنش و اهنگش یهویی ازد دست میره .قافیشو گم میکنه.من نفهمیدم قالبش چیه به هرحال باتوجه به اینکه اولین شعرش هست خوب.
گفتی از دوست ای دوست
عشق را من و تو دانیم ای دوست
عشق واژگانی زیباست ای دوست
تک تک ذارت ازاوست ای دوست
خواهم ز مولای عاشقان عاشق دوست
هرگز نمیراند در دلم عشق دوست

الان به ذهنم یهویی اومد

مرسی که باز به وبلاگم سر زدین.آره.واقعا خوش ذوقه.من که خودم از شعرش خوشم اومد
کاملا شعرش حسی که داره رو رسونده.به قول یکی از دوستان بیشتر میشه گفت شبیه شعرهای شاهین نجفی هست.که خوب از اونجایی که من یه گیلانیم طرفدارشم.
شعر شمام خوبه.اما فکر نمیکنید استفاده از یک قافیه خواننده رو خسته میکنه

تبسم پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:08 ب.ظ http://tabassom-66.blogfa.com/

آپم بیا

چشم رفیق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد